بسمه تعالی

«وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ یَسْجُدَانِ»

حضور ائمه محترم جمعه استهبان و رونیز فرماندار و دادستان محترم استهبان مدیران محترم منابع طبیعی،جهاد کشاورزی،میراث فرهنگی و گردشگری استهبان،اعضای محترم شورای اسلامی استهبان و رونیز، شهرداران محترم استهبان و رونیز و سایر مسؤلان امر

سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار

احتراما به استحضار می رساند که خبر متحیر کننده ی قلع و قمع کردن موجودات زنده اما بی زبان(درختان تنومند و میراث گران سنگ مرغک)باعث تأسف و تأثر و جریحه دار شدن قلب یکایک شهروندان و طبیعت دوستان گردیده است.

اگر انسان از شنیدن این خبر دهشتناک،ایست قلبی کند و دار فانی را وداع بگوید،کار عجیبی نکرده است.

کدام عقل سلیم به خود اجازه میدهد تا با ضربات مهلک پولاد سرد بر اندام ظریف ، نحیف و زیبای موجودی زنده در این گیتی ، فرود آورد؟موجودی که جزء خیر و نیکی برای بشریت نداشته و ندارد،کدام انسان آزاده به خویشتن اجازه می‌دهد تا به موجود زنده ی بی زبان و بی آزار،آزار رساند؟کجای دنیا جواب خوبی و افراشتن سایه و لذت بردن از زیبایی را با تبر و اره ی آهنین می دهند؟

هم اینک که با سر انگشتان لرزان و خشکی بزاق و اشک چشم برای شمان این مطالب را می نگارم ، از خدای خویش شرمسارم که زور بندگانش به موجوداتی رسیده که برای دفاع از خویش هیچ سلاحی ندارند،موجودات بی زبان و خلع سلاحی که جزء منفعت چیزی دیگر ندارند تا ارزانی انسان کنند.

کلام را کوتاه کنم و بغض برآشفته از زخم این عمل قببح را فرونشانم تا بعنوان یک شهروند عادی که حق اعتراض مدنی را برای خود و همگان محفوظ می داردبه یکایک مسؤلان امر از سر خیر خواهی اعلام میدارم که به وظیفه ی مصرحه ی قانونی خویش عمل کرده و تا دیر نشده جلوی اینن قضییه مهم بایستند و با پیگیری های لازم،مصرانه با خاطیان برخورد قانونی نمایند و دوستداران طبیعت و محیط زیست را در جریان رسیدگی های صورت گرفته،قرار دهند تا اولا خیال مردم را آسوده نمایند و دوما خیال خام و باطل خاطیان را نسبت به هرگونه موارد مشابه،نقش بر آب کنند.

 

ان تنصرالله ینصرکم

۱۴بهمن ماه۹۶
سرحدی-شهروند رونیزی ساکن تهران