در ساعات اولیه بامداد خسته و ناتوان تازه به منزل مى رسد مدیریت اجتماعى و شغلى را تمام کرده و همزمان با طلوع آفتاب نوبت مدیریت خانواده و فرزندان است.
دیشب در راهرو بیمارستان به صداى خسته گان از بیمارى پاسخ داده و دلخوش از آنکه توانسته است جان بیماران را از درد با بى خوابى خویش تسکین دهد.
او در انتظار افزایش حقوق و کارانه و هدیه هاى تسهیلاتى نمى ماند اساسأ کار او کارى آمیخته با عشق است و پاسخگویى درماندگان از سلامتى در مسیر زندگانى.
و امروز روز اوست روزِ پرستار روز مناسبی که در تقویم ملی ما به ثبت رسیده نام­ گذاری روز ولادت حضرت زینب به عنوان روز پرستار می­ باشد واژه سپید پرستار در ذهن هر انسان تداعی­کننده ایثار و ازخود گذشتگی و مهربانی است چه آن که این واژه یا عنوان را می­ توان با مهر و محبت آمیخته کرد. محبتی که یک فرد شاغل با مهارت خویش به همنوع خود هدیه می­کند و اوقات زیادی از شبانه­ روز بیمارداری را سرلوحه کار خود قرار می­دهد! اما آیا نام­ گذاری یک روز تنها ادای دِین به این قشر تحصیلکرده و زحمتکش جامعه می­باشد و یا این که با پایان رسیدن روز پرستار تا سال آینده پرستاران را با کوله­ بار مشکلات شان تنها بگذاریم تا سال آینده آن هم برای روز پرستار؟!
باید اذعان کرد که پرستاران در بسیاری از مواقع ساعات کار خود ایثاری مضاعف دارند چرا که تعداد زیادی از همراهان بیماران از یک پرستار به علت عدم شناخت وظایفش، توقعاتی جدا از وظیفه پرستار دارند!؟
بارها مشاهده کرده­ ایم که کمبود تجهیزات، تأخیر پزشک، غذای نامطلوب و… یک بیمارستان را باید پرستار پاسخگو باشد و حتی در یک جراحی موفقیت­ آمیز قدردانى و تشکری از پرستاران بخش نمی­ شود روز پرستار بهانه خوبی است تا حرفه تخصصی این کارشناسان ایثارگر و مهربان به جامعه معرفی و شغل سخت آنها را با قدرشناسی پاس بداریم.
این مهم نه تنها وظیفه مسئولان بلکه آحاد مختلف جامعه است از غنی و فقیر، بیسواد و تحصیلکرده، همه و همه گذری در طول عمر خویش به بیمارستان خواهند داشت و مورد ایثار و لطف پرستاران قرار می­ گیرند!
چشم­ های بیدار پرستاران در شب ­های طولانی و وضعیت آنان را با وجدان خود درک کنیم. فردی که لذت کنار خانواده و فرزند بودن و استراحت خود را با آسایش و رفع مشکل بیماران و همنوعان خود معامله می­کند صاحب قلب بزرگی است.
و امروز جامه سپید بامدادان در افق زندگى پیام مهر و روشناى خورشید به ما مى رساند که روزِ روشن پرستار است همان که سپید جامه شب بیدار با رفاه خود براى آسایش همنوعان خویش مقابله مى کند و همان که شب هاى طولانى و خسته زمستان نیز از خستگى ناپذیرى او خسته مى شوند. همان که فرشته ها به دستانش براى ایثار و مهربانى اش بوسه مى زنند مگر نه این است که حافظ شیراز نیز گفته است :

صدها فرشته بوسه بر آن دست مى زنند
کز کارِ خلق یک گره بسته وا کند