بر مدار بلاتکلیفی

حدود دوازده سال پیش بود که وعده های انتخاباتی احداث سد عظیم مخزنی رودبال استهبان وارد مرحله اجرایی و عملی شد.
درب باغ سبزی که به ویرانه گشوده شد.
سد رودبال که قرار بود آبادانی منطقه و سامان مردم باشد شد بلای جان و مسبب آوارگی. در همان ابتدای کار مردم شریف آب بند و بردنو با حسن نیت و تعلق خاطر مثال زدنی برای شهرستان حاضر شدند تا روستای اجدادی و خانه ی پدریشان را ترک کنند تا مخزن سد امکان آبگیری پیدا کند. این ایثار که قرار بود با اسکان در مجاورت سد و تخصیص زمین کشاورزی پاس داشته شود در پیچ و خم وعده و بد عهدی مسئولین به محاق رفت تا ۳۰۰ خانوار این دو روستا آواره ی ضشهر ها و روستا های مجاور شوند و پرداخت نشدن خسارت باغات غرق شده در بستر مخزن سد موجب شد تا کشاورزانی که روزی خور زحمت بازوان و عرق جبین بودند، با دستان خالی عرق شرم زن و بچه بر پیشانیشان بنشیند.
هر روز که گذشت این آوارگی و بلاتکلیفی همچون کلاف سردرگم کلافگی مردم منطقه را در پی داشت و راه برای سوء استفاده اندک افراد ذی نفع و نفوذ شهرستان داراب را باز کرد.
منبع پر برکت آب رودخانه ی رودبال استهبان که اینک بر گور هزار امید و خاطره به قیمت نابودی دو روستا و آوارگی شریف ترین مردم شهرستان بنا شده است، زیاده خواهی برخی را برانگیخت تا برای رسیدن خیال خام اشغال خاک شهرستان و تملک سد، مشکلات مردم منطقه را افزون و آوارگی آنان را طولانی تر کنند.
یک روز محل معرفی شده را با نفوذ و تنش در استانداری رد می کنند و فردا در تلاش برای تغییر خط مرزی دو شهرستان هستند.
یک روز از تخصیص برق مورد نیاز پمپاژ خانه سد ابراز عجز و ناتوانی می کنند و روز دیگر تیرهای خط انتقال برق در مسیر بین شهر ایج تا رودبال به شکل مشکوکی شکسته می شود.
و امروز هم به شکل ناگهانی خبر از کار فشرده برای انتقال برق به سد از مسیر داراب و افتتاح قریب الوقوع پرژه انتقال آب از سد رودبال استهبان به گوش می رسد. این تأسیس خط انتقال برق به بهانه ی افتتاح یک طرح ناقص، هدفی جز تسلط بر مدیریت سد و تصاحب اختیار این نعمت جمعی ندارد.
این که این طرح بالاخره باید افتتاح شود و آب به شهر و روستاهای هدف برسد شکی در آن نیست؛ اما تسلط داراب بر سد نه فقط از منظر حق حاکمیتی شهرستان تعدی و خلاف حسن همجواری است، بلکه آسیب های جدی برای منطقه در پی دارد:
۱) ممنوعیت کشت شالی با بهانه ی جلوگیری از بازگشت آب کشاورزی از شالیزار به رودخانه و البته با هدف جذب آب بیشتر
۲) ایجاد محدودیت بر خلاف روال چندصد ساله در برداشت آب توسط کشاورزان بالا دست سد و منطقه رودبال، همانگونه که چند سال پیش از لایه روبی کانالهای فرعی آب ممانعت به عمل آمد و با تلاش فرماندارو مسئولین وقت برطرف گردید.
۳) محدود شدن حق آبه بالا دست و روستاهای رودبال با هدف افزایش دبی آب ورودی به سد
و….
از طرفی چنانچه قبل ازافتتاح این طرح، تکلیف اسکان و پرداخت مطالبات مردم روستاهای آب بند و بردنو، سهم و سند حق آبه کشاورزان بالادست سد، پرونده های ثبتی مراتع همجوار و پایین دست سد، ابلاغ رسمی و نهایی تثبیت خط مرزی و سپردن مدیریت سد به شهرستان استهبان مشخص نشود، بعد از افتتاح به قطع یقین مشخص نخواهد شد.
از این رو به مسئولین شهرستان پیشنهاد می کنم که اجازه ی افتتاح و شروع به کار را مشروط به اقدامات مورد مطالبه مردم رودبال و منافع جمعی شهرستان کنند.

همچنین مبادا این حقیقت که تاکنون شاهد نجابت بی نظیر مردم شهرستان بویژه اهالی عزیز رودبال بوده اند را تفسیر به بی عملی و سکوت به هر قیمت این بزرگان کنند.

چنانچه هرگونه اقدامی قبل از تأمین حقوق مردم برای افتتاح یا رفتاری بر خلاف مطالبات به حق مردم صورت گیرد، مسئولیت نهایی عواقب آن به عهده ی مسئولین استانی و شهرستانی است که در تحقق عدالت کوتاهی و بی مدیریتی کرده اند.
این مطلب نه از باب تهدید برای فشار، که بعنوان تحلیلی ناشی از شناخت غیرت و نجابت مردم استهبان و رودبال استهبان ارائه می شود و هشدار امروز را صواب تر و صلاح تر از حسرت فردا است، هرچند ممکن است این سخن بی هزینه و عواقب نباشد .

جواد آموزگار