تجربه گرایی الزام برای جست و جوی مفاهیم جدید که ماورای سنت های ادبی قرار می گیرد و هم اکنون باید یکی از ویژگی های ادبیات جهان در قرن بیستم توجه به تجربه گرایی دانست.
در خاطرات، روز نوشت های مستمر اهالی فرهنگ و سیاست و حتی اخبار و تحلیل های روزنامه های آرشیوی با تکاپوی دقیق می توان از درس گذشته به مسیر آینده حرکت کرد.
«اتوبیوگرافی» یا همان «حسب حال» از شیوه های مهم در رابطه با تجربه گرایی با تجربه نگاری قلمداد نمود، در ادبیات داستانی ما که هم اکنون ۱۱۷ سال از پیدایش سبک جدید آن می گذرد، خاطرات، شرح حال ها و فراز و نشیب های زندگی نویسندگان زیادی در حافظه تقویم ادبی ما قرار دارد.

این مهم جدای از سفرنامه های معتبر و سبک نوین جلال آل احمد و یا دهه ها قبل تر روزنوشت های سیاستمدار و پژوهنده ادبی نظیر محمد علی فروغی توصیف می شود.
ظهور و بروز مجموعه قصه های «قصه مجید» با قلم بدون تعارف و رئالیسم هوشنگ مرادی کرمانی از تجربه های موفق اتوبیوگرافی در دهه های گذشته محسوب می گردد، هر چند آقای نویسنده به آن مجموعه تحسین شده و به تصویر کشیده شده هم اکتفا نکرد و خود زندگی نامه ی «شما که غریبه نیستید» با نثر شفاف خویش در اختیار جامعه قرار داد.
استاد علی حکمت، شاعر، نویسنده و بازنشسته آموزش و پرورش که نگارنده از سن ۱۴ سالگی ۳۴ پیش با اشعار و نوشته های او در حیطه فرهنگی بومی استهبان مأنوس هستم در کار جدید خود خاطره نگاری را با تکیه بر تجربه گرایی را در دستور کار خویش قرار داده است.
در نگاهی گذرا به کتاب «خاطرات ۸۰ دور گردش به دور خورشید» که شامگاه سه شنبه ۱۸ شهریورماه به دست من رسید، اثر تازه از جناب حکمت توسط «نشر سته بان» است که نویسنده در سن هشتاد سالگی به رشته تحریر درآورده است.
تجربه از گذشته و چراغ روشن آینده و روایت داستانی آمیخته با طنز تلخ و شیرین از احوال هشت دهه زندگی یک شخص از طبقه متوسط جامعه آن روزگارست که هر آینه پندها و اندرزهایی را در اختیار خواننده کتاب یاد شده حتی غیر بومی شهر استهبان قرار می دهد.
در نثر و نظم پارسی قصه ی چهل ساله شدن بسیاری و اوج تمنای عاشقانه رسیدن معنوی در سیر احوال مشاهده می شود و علی حکمت دو چهل سال از عمر خویش را در دو مجلد ( جلد نخست منتشر شده است) در اختیار جستجوگران احوال و سیره ی مردمان دیروز قرار داده است که بدون تردید تجربه ای گرانبها برای نسل امروز و میانسال ماست.
جذابیت زبان «فولکلور استهبان» که در دل ماجراهای تلخ و شیرین امثال و حِکَم نیز گنجانده شده، بر لطف قلم یاد شده افزوده است.
در تعبیر داستان نویسی «حادثه استقلال یافته» یا همان درهم تنیدگی خاطرات از دیگر نکات مثبت اثر یاد شده است که پس از رونمایی در اختیار جامعه فرهنگور و اقشار مختلف قرار خواهد گرفت.
«راه حل مادر» بخشی از کتاب «خاطرات ۸۰ دور گردش به دور خورشید» است که نویسنده در سن ۱۳ سالگی برای ادامه تحصیل در مدرسه نام آور آن روزگار شیراز یعنی (دبیرستان شاهپور) به شیراز مهاجرت می کند و در مرحله نخست با پاسخ سرد مدیر مدرسه مواجه می شود که در ادامه «راه حل مادر» چاره ساز می گردد و با پیشنهاد مراجعه به یکی از واعظان شهیر و بانفوذ همشهری ( مرحوم مجدالدین شیخ الاسلامی، عموی دکتر شیخ الاسلامی رئیس فقید دانشکده ادبیات دانشگاه تهران ) موجب می شود که با تکریم در آن دبیرستان ثبت نام شود.
نکته قابل توجه اینکه مادر در هنگام رسیدن به درِ منزل مرحوم آقای مجد به علی می گوید: « من روم نمیشه بیام تو. تو برو داخل و بوگو پسر فلانی ام از صابونات اومدم قصه برش بوگو منم تو مسجد می مونم تا برگردی».
«… در یکی از اتاق های طبقه ی پایین مردی با ریشی انبوه با پیراهنی سفید بدون عمامه نشسته بود و حیاط را می نگریست.
تا چشمش به من افتاد گفت: بفرما، با کی کار داری؟
بدون آنکه سلام کنم گفتم با آقای مجد.
به آرامی گفت: من مجد هستم چه کار داری؟
با ترس ادامه دادم:« از صابونات اومدم تُو مدرِسی شاپور ثبت نام کنم قبولُم نکردن با این که نُمرام خوبه.
یادم رفت بگم پسر کی هستم و او هم سئوال نکرد. از جا بلند شد و گفت: همین جا بایست تا من لباس بپوشم و بیایم.»
نویسنده کتاب نام این بخش خاطره را «عرصه ی سیمرغ» نامیده که کودکی کم سن و سال با هدایت مادر یکی از درس های خودکفایی را در زندگی تجربه می کند و با موفقیت در هنرستان شیراز ثبت نام می شود، همان کودکی که در دوران قبل از بلوغ پدر را از دست داده اما با جهد و تلاش در عرصه آموزش و پرورش و فرهنگ هم چهره ای موفق می گردد.
شرح بسیاری بر این اثر و زوایای سبک تحسین شده اش می توان به نگارش درآورد که به آینده وا می نهم..
✍صفدر دوام